متین گلیمتین گلی، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

ninigoliii

عزیزتر از جانم....

عزیزتر از جانم .....سلام. امروز که این نامه را برایت می نویسم...هنوز نیامده ای به دنیای ما آدم ها...هنوز آلوده ی رنگ یه رنگی آدم ها نشده ای،من کاری به کار آدم ها ندارم اما تو... یادت باشد مسئولی...در برابر تک به تک لبخند و اشکی که بر صورت کسی مینشانی....یادت باشد دل ها پاکند،هرچقدر هم که کسی بخواهد پنهان کند و بگوید سنگدل است. بدان پشت آن همه تظاهر دلی گرم میتپد...یادت باشد دست های سردی روزگار به حد کافی تنهایشان کرده،تو دیگر رهایشان نکن.... یادت باشد تنها ماندن هیچ خوشایند نیست...پس قلبی را هیچگاه تنها نگدار.... یادت باشد هیچگاه نگذاری لبخند کسی اشک تو، و اشک تو لبخند کسی باشد. یادت باشد که یادت نرود، دنیا را اگر قشنگ میخو...
27 آذر 1393

گفتگویی کوتاه با پسرم

سلام به پسرخودم من خیلی نگرانم ازبابت سلامتی مادرت وخودت ازخدامیخوام هردوتون به سلامتی این دوره راطی کنین آخه من باتوخیلی کارا دارم ......بابایی......
22 آذر 1393

سیسمونی پسر گلی

سلام نفس مامان،الهی دورت بگردم که دیگه حسابی واسه خودت بزرگ شدیو آقا،و دیگه کم کم باید بساطتو ار تو دل مامانی جمع کنیو بیای بیرون،البته هنوز یه یه ماهی مونده ولی برعکس همه که میگن روزایه آخر دیر میگذره برا من داره مث برقو باد میگذره،یادمه روزایه اولی که اومدی تو دلم میگفتم اوووووه نه ماه ،کی میخواد بگذره!وای که چقد این هشت ماهش زود گذشت،مامانی حسابی به بودنت تو دلش عادت کرده،درسته میای تو بغلمو هر لحظه میتونم ببینمت ولی از الان دلم برا تکونات تنگ میشه آرتینم....و............... عزیز مامان 28 آبان رفتیم سونو که اتفاقا پنجمین سالگرد عقد منو بابایی هم بود همونروز،و کلی به سه تاییمون خوش گذشت،و به خانوم دکتر گفتم یه تصویرم از صورت نازت برام ب...
1 آذر 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninigoliii می باشد